کنترل درد در بدن چگونه است؟

آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH) از خون به قشر آدرنال برده می شود و در آنجا تولید کورتیزول را تحریک می کند. این فرایند باعث حرکت گلوکز جهت افزایش انرژی مورد نیاز برای پاسخ جنگ یا گریز می شود و با مهار کردن پروستوگلاندین، همانند یک ضدالتهاب عمل می کند .

**سطح کورتیزول در خون یک مکانیسم فیدبک به هیپوتالاموس ایجاد کرده و از این طریق از آزادشدن بیشتر جلوگیری می کند.
وقتی این مکانیسم به درستی عمل کند، می تواند درد را کاهش دهد و ممانعت می کند از اینکه پاسخ التهابی از کنترل خارج شود. به هرحال درد و استرس در بلندمدت می تواند توانایی بدن را برای سرکوب التهاب کاهش دهد. در درد و استرس های بلندمدت، تولید کورتیزول منجر به مقاومت در گیرنده های گلوکوکورتیکوئید می شود. بنابراین فیدبک به هیپوتالاموس آسیب می بیند و کورتیزول، توانایی خود را برای تحت کنترل درآوردن التهاب از دست می دهد. برخی افراد با دردهای طولانی مدت دارای سطح بالایی از واسطه های التهابی در خونشان هستند که می تواند منجر به افسردگی، اضطراب و مشکلات خواب شود.

هورمون رشد:
هورمون رشد (GH) که از غده هیپوفیز قدامی ترشح می شود، تاثیر مستقیمی بر فعالیت سلولی و متابولیسم پروتئین، کربوهیدرات و چربی دارد. درد، ترشح هورمون رشد را افزایش می دهد که منجر به افزایش سطح گلوکز خون و مقاومت انسولین می شود . کمبود هورمون رشد باعث ضعیف شدن عضله و خستگی می شود که این ها از علایم سندرم درد بنام فیبرومیالژیا می باشد. در سندرم فیبرومیالژیا، افراد دارای سطح پایینی از هورمون رشد هستند و درمان این سندرم با هورمون رشد موجب بهبود درد و کیفیت زندگی می شود.

سایتوکین ها:
سایتوکین ها در پاسخ به جراحت و درد بواسطه انواعی از سلول های محیطی واقع در ناحیه جراحت (ماکروفاژها، فیبروبلاست ها و مونوسیت ها) و بواسطه سلول های واقع در شاخه پشتی نخاع و مغز (سلول های گلیال) تولید می شوند.
 

  • سایتوکین های التهابی شامل: TNF-α، فاکتور رشد عصبی (NGF)، اینترلوکین 6 (IL-6) و اینترلوکین 1-بتا (IL-1β) می باشند.
  • سایتوکین های ضدالتهابی شامل: اینترلوکین 10 (IL-10) و اینترفرون آلفا (IFN-α) می باشند.

بلافاصله بعد از جراحت، TNF-α و IL-1β پایانه های عصب حسی را حساس می کنند و تولید واسطه های زیان آور (مثل ماده P) را تحریک می کنند. در نخاع، موجب تولید ناقلان عصبی درد (مثل ماده P، CGRP و گلوتامات) و افزایش تعداد گیرنده های این مولکول ها روی نورون ثانویه می شوند. همزمان TNF-α و IL-1β موجب مهار فعالیت سلول هایی می شود که در سرکوب درد نقش دارند (نورون های میانی که GABA و گلیسین تولید می کنند). بنابراین آنها در زیاد شدن درد نقش مهمی دارند. سایتوکین های التهابی، هیپوتالاموس را تحریک می کنند و محور HPA را فعال کرده و باعث تب می شوند. فعالیت آنها بواسطه فعالیت سایتوکین های ضدالتهابی مثل IL-10 و IFN-α متعادل می شود. این یک رابطه پیچیده است که بواسطه شرایط درد تعیین می شود.
متوقف کردن فعالیت سایتوکین های التهابی می تواند اثرات چشمگیری بر درد داشته باشد. اولین مطالعات بالینی روی داروهای ضد TNF-α در دهه 1990 انجام شد. گروهی از داروها بنام آنتی بادی های مونوکلونال (تک کلونی) و داروهای بیولوژیک در بسیاری از شرایط دردآور موثر بوده اند. این یک گام اصلی در مدیریت و کنترل دردهای سخت می باشد.

سیستم ایمنی:
آسیب به بافت ها چه در اثر محرک های مکانیکی و چه ناشی از عفونت، یک پاسخ ایمنی را فعال می کند. ماکروفاژها و ماست سل ها، واسطه های ایمنی مثل NGF را تولید می کنند که پایانه های عصب حسی را تحریک کرده و درد را ایجاد می کند. علاوه بر ارسال سیگنال درد به شاخه پشتی، پایانه عصب حسی، سیگنال هایی را در امتداد آکسون به محیط هدایت کرده و منجر به آزاد شدن موادی مثل CGRP و ماده P می شود. این امر موجب افزایش انبساط و نفوذپذیری عروق و تحریک جریان خون و کمک به جابجایی سلول های ایمنی از جریان خون به ناحیه آسیب می شود.
NGF و سایر موادی که برای ارسال سیگنال درد مهم هستند، بیومارکرهای  مفیدی برای اندازه گیری درد هستند. خودآنتی بادی ها (آنتی بادی هایی که برعلیه خود اقدام می کنند) در انواعی از حالات درد مثل آرتریت روماتوئید، سندرم گیلن باره و سندرم درد منطقه ای پیچیده نقش دارند. ایمن درمانی که خودآنتی بادی ها را هدف قرار می دهند، درحال ظهور و پیدایش هستند و امید است که این درمان های جدید بتوانند به کنترل دردهای پیچیده و سخت کمک کنند.

اثرات بر خلق وخو:
درد، پاسخ های هیجانی که بواسطه نواحی قشر مغز، آمیگدال و هیپوتالاموس، ساختارهای گوناگون ساقه مغز و اعصاب در سیستم تعدیل نزولی هماهنگ می شوند، را هدف قرار می دهد. بسته به شرایط، اضطراب و افسردگی می تواند درد را افزایش یا کاهش دهند. سطح بالای خطر موجب تحریک هیجانات شدیدی مثل ترس یا اضطراب می شود که حالت برانگیختگی شدید، آگاهی و یا آمادگی ایجاد کرده و حساسیت به درد را کاهش می دهد. سطح کم یا متوسط خطر باعث یک پاسخ با شدت کمتر مانند سطح پایین اضطراب یا افسردگی می شود که یک سطح کم تا متوسط برانگیختگی ایجاد می کند که درد راحت تر احساس می شود.

**بنابراین ارزیابی خلق وخو بخش مهمی از ارزیابی درد است. اضطراب و افسردگی، کنترل درد حاد و مزمن را سخت و دشوار می کند. ارزیابی قبل از عمل و حمایت روانی برای کمک به بیماران در استفاده از روش های غلبه بر درد به تسکین درد بعد از جراحی کمک می کند.

پیامدهای کاربردی:
درد، آبشاری از تغییرات بهم مرتبط در سیستم های مختلف بدن را ایجاد می کند. در حالت حاد، اکثر دردها قابل تطبیق و مفید هستند اما در زمان طولانی بخصوص در بیمارانی که از نظر فیزیولوژی ضعیف هستند، بالقوه مضر می باشند. بنابراین احساس کردن درد و تسکین درد امری حیاتی و مهم هستند.

درد اغلب باعث تغییرات فیزیولوژیکی و رفتاری قابل تشخیصی می شود اما عدم وجود این تغییرات به معنی نبود درد نیست.
معمولا افرادی که دردهای حاد را تجربه می کنند، تپش قلب، فشارخون و سرعت تنفسی بالایی دارند. آنها ممکن است دچار لرزش، راست شدن مو بر بدن و رنگ پریدگی شوند. هرچه درد شدیدتر باشد، این علایم برجسته تر و نمایان تر می شود.
دردهای مزمن معمولاً با تغییرات فیزیولوژیکی یا رفتاری همراه نیستند بلکه این تغییرات با وخامت شرایط و بدتر شدن وضعیت بیمار ظاهر خواهد شد. این تغییرات می تواند با شرایط بیمار و درمان فرد ارتباط داشته باشد در نتیجه این شاخص ها قابل اطمینان نیستند، بنابراین ارزیابی منظم درد بیماران با استفاده از ابزارهای مورد تایید بسیار حیاتی و مهم است.

پیچیدگی فیزیولوژی درد باعث می شود که کنترل برخی دردها دشوارتر از دیگر دردها باشد. درد حاد بعد از عمل معمولاً به داروهای ضد درد، پاسخ خوبی می دهد اما باید همراه با راهکارهایی مثل قرار دادن بیمار در وضعیت راحت، حواس پرتی، TENS و اطمینان بخشیدن به بیمار باشد. اگر درد بعد از عمل بدرستی کنترل نشود، به درد مزمن تبدیل می شود بنابراین باید به درستی مدیریت شود.
 کنترل درد براساس درک صحیح از اثرات فیزیولوژیکی درد، یکی از عناصر ضروری مراقبت های پرستاری است. درک فیزیولوژی درد به شما کمک می کند تا موثرترین مداخله ها را انتخاب و ترکیب کنید و ارزش ارزیابی ها را بدانید. همه دردها یکسان و مشابه نیستند و همه بیماران نیز مشابه هم نیستند و همه نیز راهکارهای موثری را برای غلبه بر درد در اختیار ندارند. شما می توانید با شناخت بیماران و آگاهی از شرایط آنها و حمایت از نیازهایشان به آنها کمک کنید.  
 

دیدگاه‌ها

توجه: تجویز و تعیین دوز دارو به عهده پزشک می باشد. سوالات در این خصوص انتشار و پاسخ داده نخواهد شد.
"مصرف خودسرانه دارو عوارض و آسیب‌هایی جدی دارد لطفا از مصرف خودسرانه دارو بپرهیزید"

افزودن دیدگاه جدید